برکات پنهانی
الکساندر وینتون در سال 1897 شرکت خود را از یک تولیدی دوچرخه سازی به شرکت خودروسازی تبدیل کرد و آن را “شرکت کالسکه موتوری وینتون” نامید. او در واقع یک پیشگام در صنعت خودروسازی در آمریکای شمالی بود، یک سال بعد حدود 22 اتومبیل فروخت از جمله به یک مشتری ناراضی بنام “جیمز وارد پاکارد” . در 13 آگوست 1898، جیمز پاکارد “سیزدهمین ماشین وینتون” را خریداری کرد و متأسفانه ، ماشین ایشان بارها خراب شد که باعث عصبانیت پاکارد شد، پس از اینکه پاکارد شخصاً به الکساندر وینتون شکایت کرد و پیشنهاداتی برای بهبودعملکرد ارائه داد، در عوض وینتون او را به چالش کشید: “اگر اینقدر باهوشی. ماشین خودت را بساز”. این اظهار نظر که نقطه عطفی برای پاکارد بود، پاکارد را وادار به ساخت اولین ماشین خود در کمتر از 15 ماه (در 6 نوامبر 1899)کرد تا ثابت کند واقعاً خودروساز بهتری حداقل نسبت به وینتون است. بعدا در سال 1900، این شرکت رسما به اسم “شرکت خودروسازی اوهایو” تأسیس شد. با جذب گروهی از سرمایه دارانی همچون هنری بورن جوی، (از خانوادهای معروف شهر دیترویت)، ترومن هندی نیوبری (برادر زن جوی و وزیر آینده نیروی دریایی و سناتور سنای آمریکا) و راسل آلجر (فرماندار و وزیر جنگ سابق و سرمایه دار در صنعت چوب) در 2 اکتبر 1902، شرکت خودروسازی اوهایو، به “شرکت خودروسازی پاکارد” تغییر نام داد و در سال 1903 به دیترویت منتقل شد. پس از نقل مکان شرکت به دیترویت، برادران پاکارد بر روی ساخت سیستم های برقی خودرو از طریق شرکت پاکارد الکتریک تمرکز کردند و در شهر زادگاهشان “وارن” (اوهایو) ماندند و بعداً جنرال موتورز آن شرکت را در سال 1932 خریداری کرد و در سال 1995 آن را به Delphi Packard Electric Systems تغییر نام داد . جیمز وارد پاکارد در اواخر دهه 1920 تمام سهام خود در بخش صنعت خودروی پاکارد را برای تأمین مالی ” تجهیزات آزمایشگاهی دیپارتمنت مهندسی مکانیک و برق در دانشگاه لیهایگ ” فروخت، او همچنین یک سوم ثروت خود را پس از مرگش در سال 1928 به همان دانشگاه اهدا کرد. بعدها شرکت خودروسازی پاکارد از طریق ترکیبی از خرید و ادغام در دهه 1950 بخشی از شرکت “AMC” شد که بالاخره آن شرکت در سال 1987 به کرایسلر فروخته شد.
عدم مشتری مداری وینتون باعث کاهش فروش در اوایل دهه 1920 شدو سرانجام شرکت “شرکت کالسکه موتوری وینتون” تمام تولیدات خودرویی خود را در 11 فوریه 1924 متوقف کرد و تنها بر روی تولیدات موتورهای دیزلی به اسم تجاری “Winton Engine Company” تمرکز کرد تا اینکه در 20 ژوئن 1930 به جنرال موتورز فروخته شد و جنرال موتورز نام آن شرکت را به “بخش موتورهای دیزلی کلیولند” و سپس مجدداً در سال 1962 به” الکترو موتیو دیویژن(EMD)” تغییر نام داد. سرانجام در سال 2005، جنرال موتورز EMD را به شرکتها سرمایه گذاری “گرینبریر اکیوتی گروپ و برکشایر پارتنرز” فروخت و پنج سال بعد شرکت EMD توسط Progress Rail Locomotive (شرکت زیر مجموعه کاترپیلار) خریداری شد.
“شرکت کالسکه موتوری وینتون” و “شرکت خودروسازی پاکارد” هر دو در صنایعی همچون خودرو/راهآهن/هوا فضا/دریایی بهویژه در ایالات متحده تأثیرگذار بودند. بلا شک جنرال الکتریک، جنرال موتورز، کرایسلر و کاترپیلار میراث خود را به طور غیر مستقیم وامدر این دو شرکت هستند.اما آنچه میتوانیم از این داستان کوتاه بیاموزیم که توجه به شکایات/بازخوردهای مشتریانمان برکات پنهانی هستند که با رویکرد درست، می توانید آنها را به نفع خود به کار ببرید. مهمترین عنصر هر کسب و کاری مشتریان آن (منبع درآمد) هستندو هرچه مشتریان بیشتری داشته باشید، کسب و کار شما از سود بیشتری برخوردار خواهد بودشما هر روز این شانس را دارید که مشتریان ناراضی خود را به بهترین مبلغ خود تبدیل کنید. آقای الکساندر وینتون به جای گوش دادن به پیشنهاد آقای پاکارد، همان جا نظر وی را رد می کند. با این حال یکی از شرکای او – جورج لوئیس وایس – که آن شماره سیزدهم معروف را شخصا به آقای پاکارد فروخته بود، فرصتی را در ایدههای پاکارد میبیند که بعداً با هم دوست/شریک می شود. آنها نام شراکت خود را در ابتدا ” وایس و پاکارد ” گذاشتند و از بخشی از شرکت “کارخانههای نیویورک و اوهایو” برای کارگاههای خود استفاده کردند که بعداً نام شرکت خود را به “شرکت نیویورک و اوهایو کمی بعدتر به “شرکت خودروسازی اوهایو” ” تغییر دادند و بقیه داستان را میدانید.
نویسنده: رضا جلیلی
لینک مطلب در لینکدین